این وصیت نامه را در حالی می نویسم که فردایش عازم سنندج هستم، با توجه به اینکه چندین بار در
عملیات شرکت کرده و ضرورت نوشتن وصیت نامه را حس کرده بودم ولی هم فرصت نداشتم و هم اهمیت نمی دادم ولی نمی دانم چرا حس کردم که صرفاً اگر ننویسم گناهی مرتکب شده ام، لذا بدین وسیله وصیت نامه خود را در مورد خانواده و برادران آشنا می نویسم.
باتوجه به این که حدودا شش سال وارد مبارزات سیاسی و نظامی شده ام و به همین خاطر نسبت به خانواده ام رسیدگی نکرده ام، به خصوص همسر و فرزندانم و از همین وضع همیشه احساس ناراحتی می کردم و هیچ وقت هم نتوانستم خود را قانع کنم که مسئولیت را رها کنم و بدین وسیله از همه آن ها معذرت می خواهم و طلب بخشش دارم از حقی که به گردن من داشته اند و نتوانستم این حق را اداء کنم ولی این اطمینان را به خانواده ام می دهم که هرگز از ذهن من خارج نشده اند و فکر نکنند که نسبت به آن ها بی تفاوت بوده ام ولی مسئولیت ها سنگین تر بود.
درخواستی که از همسرم دارم این است که فرزندام را خوب تربیت کند و آن ها را نسبت به اسلام دلسوز بارآورد. اگر چه اموالی ندارم ولی آنچه هست فقط همسرم نسبت به مصرف کردن آ ن مسئولیت دارد.
از برادرانم محمد و عبدالمحمد درخواست دارم که به مادرم و خواهرانم رسیدگی کند و همسرم را دعوت به صبر و استقامت کنند و از همه آن ها به خصوص مادرم درخواست بخشش دارم زیرا از دست من ناراحتی بسیار دیده و هیچ وقت این فرصت پیش نیامد که بتوانم به ایشان رسیدگی لازم را بکنم.
و از کلیه برادران و خواهرانی که من را می شناسند در خواست دارم که برای من از خدا طلب بخشش کنند، شاید به خاطر حرمت دعای مؤمنی خداوند از تقصیراتم بگذرد، احساس می کنم بار گناهان و خطاها بر دوشم سنگینی می کند به خصوص دعای آن کسانی که پاسدارند و به جبهه می روند و از کسانی که در جزئیات زندگی من بوده و با من برخورد داشته اند، درخواست دارم، برادرانی اگر از من بد دیده اند درگذرند و یا اگر کسی را سراغ دارند که از من بد دیده به نزدش بروند و از او رضایت بگیرند.
و دیگر اینکه مقاومت را فراموش نکنند که خداوند با صبر پیشه کنندگان است، در این شرایط تاریخی، خداوند تبارک و تعالی بار سنگین
انقلاب اسلامی را بر دوش ملت مسلمان ایران گذاشته است و ما را در آزمایشی عظیم قرارداده است، این را شهیدان بسیاری بخصوص در این چند سال اخیر به در و دیوار ایران نوشته اند و اگر مقاومت ما نباشد، همان طور که امام فرمودند بیم آن می رود که زحمات
شهداء به هدر رود و اگرچه آن ها به سعادت رسیدند و این ما هستیم که آزمایش می شویم.
دیگر اینکه با تجربه ای که ما از صدر اسلام داریم که به خاطر عدم آگاهی مسلمین چطور از مسیر اسلام منحرف شده اند و این تجربه باید برای مسلمین درس عبرت باشد، با دقت کلمات این "روح خدا" را که خط او خط رسول خداست دقت کنند، وجود امام امروز برای ما معیار است، راه او راه سعادت و انحراف از آن خسران دنیا و آخرت است.
من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریان هایی که بین مسلمین صدر به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و م
کتبی آن را دارند، به مراتب حساس تر و سخت تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست و وصیتم به برادران این است که سعی کنند توده مردم، که عاشق انقلاب هستند را از نظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند، که بتوانند نیروهای صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریان های انحرافی دارند بشناسند، که شناخت مردم در تداوم انقلاب حیاتی است.
وصیت نامه دوم
وصیت نامه اینجانب محمد بروجردی(پدر دره گرگی) پس از حمد خدا و طلب استغفار از او که برگشت همه به سوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ.
از همه برادرانی که در طول عمرم با آن ها تماس داشته ام طلب آمرزش می کنم و هر کس که این وصیت نامه را می خواند برای من طلب آمرزش کند زیرا که من از این دنیای ناگوار با کوله بار خالی می روم و بعد از من همسرم سرپرستی خانواده را به عهده دارد و حقوق و مقدار ارثی که دارم به او می رسد به غیر از مبلغ ۷۰۰۰ریال (هفتصد تومان) که باید به مادرم بدهد و در صورت فوت همسرم برادر کوچک ترم، عبدالمحمد سرپرستی دو فرزندم را به عهده گیرد و از اینکه نتوانسته ام برای خانواده به طور کلی مثبت باشم از همه پوزش می طلبم و طلب آمرزش می کنم والسلام.